ادبیات نظری تحقیق آثار و احکام فسخ و انفساخ در عقد نکاح - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 31 صفحه قسمتی از متن word (..docx) : مبحث سوم: آثار و احکام فسخ و انفساخ در عقد نکاحگفتار اول: آثار و احکام فسخ در عقد نکاحفسخ نکاح، مانند فسخ هر عقد لازم دیگرى، اختیارى است که در موارد معینه اى طبق قانون به یکى از طرفین عقد دادهشده که بهموجب آن میتواند، عقد را به هم بزند و ادامه وجود عقد و آثار آن را از زمان فسخ متوقف نماید. در مورد فسخ، فرض بر این است که عقد، بهطور صحیح واقعشده و آثار و نتایج مترتب بر خود را دارد، ولى یا برمبنای عقد و شرط طرفین و یا به لحاظ وجود وضعیتى که ادامه عقد، موجب زیان یکى از طرفین میشود، طرف عقد حق دارد آن را فسخ نماید و به حیاتش پایان دهد. در عقد نکاح حق خیار فسخ بر اساس توافق طرفین و قرار دادن شرط خیار فسخ پذیرفتهنشده است و ماده ۱۰۶۹ ق.م تصریح مینماید که: «شرط خیار فسخ نسبت به عقد نکاح باطل است...»موارد معینه قانونى که به یکى از طرفین اختیار میدهد عقد نکاح را فسخ کند نیز نسبت به سایر عقود و قراردادها محدودتر است. اصولاً میتوان گفت طبق قانون مدنى دو چیز عامل پدید آمدن حق فسخ نکاح است: خیار عیب. مواد 1121 و 1122 و 1123 ق.م و خیار تخلف از شرط صفت.. ماده 1128 ق.م البته عنوان دیگرى هم در فقه موجب حق فسخ شمردهشده که عبارت است از تدلیس. این عنوان در قانون مدنى نامبرده نشده ولى میتواند در بسیارى از موارد تحت عنوان عیب یا تخلف از شرط صفت قرار گیرد و بههرحال اگر آن را عنوان مستقلى بگیریم میتوان گفت: فقط سه عامل: عیب، تخلف از شرط صفت و تدلیس میتواند در نکاح موجب فسخ باشد که در زیر به بحث بررسی آثار آنها میپردازیم:1. آثار و احکام خیار عیب در عقد نکاح1-1. عیوب مشترک بین مرد و زنعیوب مشترک بدین معناست که چنانچه در هر یک از زوجین یافت گردد، موجب پیدایش خیار برای طرف مقابل است.جنون جنون عیبی است که اگر در هر یک از زن و شوهر برای همسر وی حق فسخ میآورد و به اعتقاد فقهاء یعنی، دیوانگی و فساد عقل است. خواه دائمی باشد یا ادواری و خیار فسخ با فراموشی که زود برطرف گردد و با بیهوشی که عارض میشود با غلبه مره ثابت نمیشود.. جعفر بن حسن حلی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، پیشین، ج2، ص 263؛ محمدحسن نجفى، همان، ج30، ص: 318؛ محمد بن حسن طوسى، المبسوط في فقه الإمامية، پیشین، ج4، ص 249 مطابق ماده 1121 ق.م: «جنون هر یک از زوجین بهشرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل حق فسخ است»؛ بنابراین جنون زن یا شوهر اعم از اینکه دائمی باشد یا ادواری از موجبات فسخ نکاح به شمار آمده است به این شرط که استقرار و پایداری داشته باشد.امام خمینی (ره): «اما عيوب مشترك: ديوانگى است و آن عبارت است از اختلال عقل، ولى اغماء و مرض صرع كه موجب پيدا شدن حالت معهودى در بعضى از اوقات مىشود از ديوانگى نمىباشد؛ و هرکدام از زوجين حق دارند با جنون طرفش ازدواج را فسخ نمايند؛ كه در جنون مرد بهطور مطلق است؛ چه ديوانگى او قبل از عقد باشد و زن آن را نداند، يا بعد از عقد و قبل از نزدیکی، يا بعد از نزدیکی، حادث شود، البته در آنچه كه بعد از عقد پيدا شود درصورتیکه به حدى نرسد كه اوقات نماز را نشناسد، تأمل و اشكال است؛ پس احتياط ترك نشود و اما در زن پس در موردى است كه قبل از عقد باشد و مرد آن را نداند؛ نه آنكه بعد از عقد پيدا شود؛ و در جنونى كه موجب خيار فسخ است بين هميشگى و ادوارى آن فرق نمىكند؛ اگرچه عقد در حال افاقه او واقع شود. چنانکه در اين حكم بين ازدواج دائم و منقطع ظاهراً فرقى نمىباشد».. روحالله موسوی خمینی، تحرير الوسیله (ترجمه فارسى)، پیشین، ج2، صص 311 و 312البته باید دانست که جنون در مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.. ماده 1125 ق.م درصورتیکه عیوب زن موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشت باشد.. ماده 1124 ق.م بنابراین جنون اگر بعد از عقد نکاح بر زن عارض شود برای مرد حق فسخ نخواهد بود درحالیکه در فرض عکس حالت فوق زن دارای حق مزبور خواهد بود. محقق دراینباره میگوید: «عیبهایی که در زن حاصل میشود پیش از عقد باعث خیار فسخ است و آنچه حادث میشود بعد از عقد و طی، باعث خیار فسخ نیست».. جعفر بن حسن حلی، همان، ج 2، ص 264تفاوت بین زن و مرد در مورد فسخ به علت جنون چنین توجیه شده است که اگر زن در دوران زناشویی مجنون شود، شوهر میتواند بهوسیله کار و فعالیت خود نفقه او را تأمین کرده و از او نگاهداری نماید و هرگاه عرضه بر شوهر تنگ شود میتواند به استناد قاعده عسر و حرج بهوسیله طلاق از دستزن مجنون خود رهایی یابد یا زن دیگری بگیرد ولی بالعکس هرگاه شوهر پس از عقد، مجنون شود علاوه بر آنکه کسی نیست که بتواند نفقه زن را بدهد جز از طریق فسخ نکاح زن راه خلاصی ندارد.. حسن امامی، همان، ج 4، ص 531 و 532؛ حبیبالله طاهرى، همان، ج3، ص 231 1-2. عیوب مختص مردمطابق ماده 1122 ق.م عیوبی که تنها به مرد اختصاص دارد سه عیب میباشد؛ این ماده مقرر میدارد: «عيوب ذيل در مرد كه مانع از ايفاء وظيفه زناشویی باشد موجب حق فسخ براي زن خواهد بود:خصاءعنن بهشرط اينكه ولو یکبار عمل زناشویی را انجام نداده باشد.مقطوع بودن آلت تناسلي بهاندازهای كه قادر به عمل زناشویی نباشد».1-2-1. خصاءو آن كشيدن بيضهها است كه زن مىتواند درصورتیکه قبل از عقد باشد و آن را نمىدانسته است به جهت آن عقد را فسخ نمايد. «جاء» نیز در حکم خصاء است و آن کوبیده بودن بیضههای مرد است. خصاء زمانی موجب حق فسخ برای زن خواهد بود که پیش از عقد موجود بوده و زن نیز جاهل به آن بوده باشد، هرچند مانع از ایفای وظایف زناشویی نباشد.. روحالله موسوی خمینی، همان، ج2، ص 312؛ محمد بن مكى عاملى (شهيد اول)، اللمعة الدمشقية في فقه الإمامية، پیشین، ص 185؛ محمدحسن نجفى، همان، ج30، ص 324؛ زين الدين بن على عاملى (شهيد ثانى)، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، پیشین، ج8، ص 103دکتر کاتوزیان در بیان علت این مسأله میگوید: «اگر رابطهای زناشویی بین زن و مرد مبنای اصلی نکاح نباشد، دستکم یکی از مهمترین اسباب آن است، پس هرگاه مرد به دلیل عارضهای نتواند به وظایف زناشویی عمل کند ایجاد حق فسخ برای زن بهویژه اگر هنگام عقد بر آن عیب آگاه نباشد، نباید موجب شگفتی شود».. ناصر کاتوزیان، دورهی مقدماتی حقوق مدنی: خانواده، پیشین، ج 1، ص 203اما درصورتیکه خصای زوج پس از عقد نکاح حاصل شود، فقهای امامی درباره حق فسخ زوجه آراءی متفاوتی مطرح کردهاند. به نظر برخی فقها در این فرض حق فسخی برای زوجه وجود ندارد.. محمد بن حسن طوسی، همان، ج ۴، ص ۲۵۰؛ حسن بن یوسف حلی (علامه)، تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، پیشین، ج ۳، ص ۵۳۲؛ محمدحسن نجفی، همان، ج 30، ص 324 ولی برخی از آنان به وجود این حق بهطور مطلق یا مقید قائل شدهاند.. على كركى عاملى (محقق ثانى)، جامع المقاصد في شرح القواعد، پیشین، ج ۱۳، ص ۲۲۷؛ زين الدين بن على عاملى (شهيد ثانى)، همان، ج ۸، ص ۱۰۳ و ۱۰۴؛ محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام و الابهام عن قواعد الأحکام، چاپ اول، (قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1416 ه.ق)، ج ۷، ص ۳۶۳؛ محمدحسن نجفی، همان، ج ۳۰، ص ۳۲۴البته باید متذکر شد مطابق ماده 1122 ق.م، عیوب ویژه مرد درصورتیکه مانع ایفای وظیفه زناشویی میشد حق فسخ برای زن ایجاد میکرد و بدین ترتیب عدم امکان نزدیکی در مورد هر یک از عیوب ویژه مرد (ازجمله خصاء) شرط تحقق حق فسخ محسوب میشد. ولی در ماده 1122 ق.م جدید قید مذکور از این ماده حذفشده است و علت آن نیز این است که خصاء مطابق قول مشهور فقهای امامیه موجب حق فسخ برای زن است اعم از اینکه امکان نزدیکی باشد یا نباشد. بدینجهت شورای نگهبان قید «مانع از ایفای وظیفه زناشویی باشد» را مغایر با موازین شرح تشخیص داد و مجلس شورای اسلامی نیز آن را بهصورت کنونی تصحیح نمود.. حسین صفایی؛ اسدالله امامی، همان، ص 211