ادبیات نظری تحقیق تزکیه اخلاقی، تهذیب، ذکات، جهاد اکبر، تطهیر - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 45 صفحه قسمتی از متن word (..docx) : تزکیه اخلاقی، شناخت و مبانی آن - تعریف تزکیه- معنای لغوی تزکیهتزکیه از ماده "زکو" است ودر لغت آن را به معنای اصلاح دانستهاند.. خلیل بن احمد فراهیدى، العین، قم: انتشارات هجرت، 1410 ق، چاپ دوم، ج 5، ص394. معنای نمو و رشد نیز برای آن ذکر شده است.. محمد بن مكرم ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دارالسان العرب ودارالجیل، 1408 ه.ق و1988م، ج 14، ص358. اما از این لحاظ که این ماده در معنای مصطلح خود بیشتر به کار رفته است، متاخرین از لغتدانان معنای لغوی آن را نزدیک به معنای اصطلاحی آن گرفتهاند و برخی لغتدانان آن را تطهیر نفس از اخلاق ذمیمه معنا کردهاند.. فخر الدین طریحى، مجمع البحرین، تهران، المكتبه المرتضویه، 1375 ش، ج 1، ص 204. در کل میتوان گفت: تزکیه در لغت به معنای پاک گردانیدن و به صلاح آمدن و رشد یافتن نفس و مال و کشت و زرع و همچنین به معنای ستودن نفس و خودستایی و به ناز زیستن در فراوانی است.. خلیل بن احمد فراهیدى، همان، ذیل «زکو» ص 394؛ أبي الحسين احمد بن فارس بن زكريا الرازي، معجم مقابيس اللغه، قم، مركز دراسات الحوزه والجامعه، 1387 ش، ذیل «زکی »؛ احمد بن علی بیهقی، تاج المصادر، چاپهادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۹۹؛ محمد بن مكرم ابن منظور، همان، ج 14، ص 358؛ سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ذیل «زکا». ««تزكیه» واژهاى عربى است و در زبان فارسى، لفظ واحدى كه دقیقاً معناى آن را برساند و معادل آن باشد، سراغ نداریم. براى بیان معناى دقیق آن در فارسى باید چند واژه را كنار هم بگذاریم. مفاهیمى از قبیل: شكوفایى استعدادها، بالندگى، و رشد و كمال یافتن، در معناى «تزكیه» مندرج است. قرآن این مفهوم را در مقابل «تدسیه» به كار برده است؛ آن جا كه میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها. وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها.». شمس، 7 – 10.». محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قران، قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ اول، 1378ش، ص22.«مورد اصلى استعمال این كلمه در پرورش درخت است؛ زمانى كه باغبانى به درخت رسیدگى مىكند، آن را هرس نموده، آب و خاك و نور مناسب آن را تأمین مىكند تا درخت رشد كرده و به ثمر برسد. در این كارِ باغبان، هم جهت اثباتى هست و هم جهت سلبى. براى رشد درخت، از یك سو دادن آب و كود و فراهم كردن نور و حرارت كافى لازم است و از سوى دیگر، قطع شاخههاى اضافه و هرس كردن آن نیز ضرورى است. علاوه بر كارهاى ایجابى و اثباتى، حذف زواید و برطرف كردن آلودگىها نیز در شادابى و بارورى هرچه بهتر و بیشتر درخت تأثیر دارد.». محمد تقی مصباح یزدی، همان، ص22.- واژههای مرتبط با تزکیه- تهذیب تهذیب در لغت به معنای پاکیزه کردن، اصلاح کردن، خالص کردن و شتاب کردن است و مُهذَّب کسی است که پیراسته از عیوب اخلاقی و آراسته به اوصاف نیکو باشد.. خلیل بن احمد فراهیدى، همان، ج5، ص 420.تهذیب در عرفان، از مقامات سلوک و به معنای تبدیل اخلاق مذموم به محمود یا جدا شدن از نفس اماره و شیطان است؛ ازاینرو، عبودیت جز با تهذیب به دست نمیآید.. عبداللّه بن محمد انصاری، منازل السایرین، ص 71؛ روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ص 104 و 25. تهذیب در متون عرفانی به استقلال، کم به کار رفته و معمولاً نتیجة مقام مجاهدت یا ریاضت دانسته شده است.. عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ص 179؛ علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ص 253؛ ضیاءالدین نخشبی، سِلک السلوک، ص 128. از این اصطلاح گاه به تصفیه و تنقیة نفس تعبیر کردهاند.. منصوربن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه : التصفیة فی احوال المتصوفة، ص 56؛ حسین بن حسن خوارزمی، شرح فصوص الحکم محی الدّین بن عربی،قاهره:بی چا، 1339ق، ج 1، ص 406. دراغلب منابع تهذیب در کنار تزکیه به کار رفته. محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، بیروت: 1412/ 1992،ج 3، ص 60؛ محمد بن شاه مرتضی فیضکاشانی، تفسیر الصافی،تهران، الصدر، 1415 ه.ق، ص61ـ64. و همچنین در تعریف تزکیه معنایی نزدیک به تهذیب آورده شده است.. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، تهران: چاپ محمدامین ریاحی، 1352 ه.ش، ص 178ـ 179.ظاهراً تنها خواجه عبداللّه انصاری از اصطلاح تهذیب به استقلال و بتفصیل سخن گفته است.. خواجه عبداللّه انصاری، همان، ص 71ـ73. - زکاتزکات و تزکیه با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند و زکات مقدمهای برای تزکیة نفس و افزایش رزق و روزی به شمار میرود، چنانکه طبرسی در الاحتجاج. احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، بیروت، داراحیاء الترث العربی، 1406 ه.ق، ج 1، ص 97. روایت کرده است که خداوند زکات را سبب پاک شدن نفس و رشد و نمو در رزق و روزی قرار داد. همچنین روایت شده است که زکات دادن موجب تزکیة نفس از بخل میشود.. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، همان، ج 6، ص 104. به نظر برخی مفسران منظور از زکات در قرآن، پرداخت مقدار معیّنی از مال نیست، بلکه در بعضی موارد، منظور طهارت و پاکیزگی یا همان تزکیه نفس است، از جمله در آیه ۴۳ سوره بقره: «وَاَقیموا الصَّلو'ةَ و ا'تُوا لزَّکو'ةَ...». حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، پیشین، ص27. آیه ۴ سوره مؤمنون: «وَالَّذینَ هُم لِلزَّکو'ةِ فاعِلونَ» که منظور تطهیر مال با انفاق است. محمد حسین طباطبائی، همان، ج۱۵، ص۹. و آیه ۳۱ سوره مریم : «... وَ اَوْصانی بِالصَّلَو'ةِ و الزَّکو'ةِ». راغب اصفهانی در بیان معنای واژهی زکات مینویسد: «زکات، رشد و نموی است که ناشی از برکت خداوند است و هم به امور دنیوی و هم امور اخروی را شامل میشود.». حسين بن محمد راغب اصفهاني، همان، ج1، ص107. لويس معلوف، المنجمد فی اللغه،تهران: قدس نوبت چاپ:چهارم، 1378ش، ج1، ص202. - جهاد اکبرپیغمبر اكرم (صلى الله علیه و آله) گروهى از مجاهدان اسلام را به سوى میدان جهاد فرستاد، هنگامى كه از جهاد بازگشتند فرمود: «مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر وبقى علیهم الجهاد الاكبر فقیل یارسول الله ماالجهاد الاكبر، قال (صلى الله علیه و آله): جهاد النفس; آفرین بر جمعیتى كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بردوش آنها مانده است؛ كسى عرض كرد: اى رسولخدا! جهاد اكبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس.». محمد بن حسن الحر عاملي، همان، ج 11، ص 122. امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: «هیچ برتری و فضیلتی همانند جهاد نیست و هیچ جهادی در قدر و منزلت با جهاد با نفس برابری ندارد.». محمد تقی فلسفی، گفتار فلسفی اخلاق از نظر همزیستی و ارزش های انسانی،تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، 1378ش، ج2، ص162. - تطهیر بسیاری از مفسران، تزکیه و تهذیب و تطهیر را مترادف یکدیگر آوردهاند.. محمود بن عمر زمخشری، تفسیر کشاف، تالیف علیرضا باقر، تهران: خانه كتاب،۱۳۸۸ش، ج۴، ص۶۹۵و۷۴۰. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، بيروت:مکتب تحقیق دار احیاء التراث، بی تا، ج۳۰، ص۳. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، قم: چاپ محمد خواجوی، 1379ه.ش، ج۷، ص۳۸۹، طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیرالقرآن الکریم،ج۱،ص۲۱۰. البته گاه تزکیه مبالغه در تطهیر و زیادت در آن نیز دانسته شده است.. محمود بن عمر زمخشری، همان، ج۲، ص۳۰۷. - تقواتقوا اسم مصدر از ریشه «و ق ی»، در لغت به معنای پرهیز، حفاظت و مراقبت شدید و فوق العاده است.. محمد بن مكرم ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دارالسان العرب ودارالجیل، 1408 ه.ق و1988م، ج۱۵، ص۴۰۲. محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجّد، قم، دارالمعارف الاسلامیه، 1411 ه.ق، ص۶۶۹. با توجه به معنای تقوا در ادبیات معارف اسلامی به معنای حفظ خویشتن از مطلق محذورات؛ اعم از محرمات و مکروهات،. حسین ابن محمد راغب اصفهانی، همان، ص۵۳۰-۵۳۱؛ دائرة المعارف قرآن کریم ج۸، ص۴۴۶.