ادبیات نظری تحقیق خصوصی سازی و نظام های مدیریت منابع انسانی - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 27 صفحه قسمتی از متن word (..doc) : - خصوصی سازیاگرچه تئوري كلاسيك، پيوسته در جهت محدود بودن مداخله دولت در امور اقتصادي تأكيد داشته است ولي طي دهههاي پس از پايان جنگ جهاني دوم دخالت در اقتصاد به حدي افزايش يافت كه دولت در اغلب اقتصادهاي آزاد و مختلط مشابه اقتصادهاي برنامهاي، از طريق اهرمهاي اجرايي خود ( بنگاههاي دولتي ) نقش فعالي را ايفا كرد. كشورهاي صنعتي با اجراي سياستهاي كلان و خرد اقتصادي در خلال دهههاي 50 و 60 موفقيتهاي نسبي بدست آوردند به همين دليل به انتقادات محدود در آن مقطع زماني نسبت به مداخله دولت در اقتصاد اهميت چنداني داده نشد. با نزديك شدن به پايان دهه 70،حداقل در جهان غرب، شاهد مشكلات عديده اقتصادي و ناكاميهاي مستمر سياست هاي اقتصادي بوديم كه زمينه طرح انتقاد و ترديد نسبت به دخالت دولت در اقتصاد و تعيين اندازه مناسب دخالت، نظارت و هدايت دولت در اقتصاد فراهم شد (میرچوسکی - Mirchevski، 2012: 25). بدين ترتيب مجادلات نظري در محافل علمي نسبت به دخالت دولت، متقاعد سازي مديران و تصميم گيران اجرايي و سياسي كشورها نسبت به تخصيص غير بهينه و ناكارآمد منابع توليد در اثر گسترش حجم دولت و ايده بازنگري در سهم و اندازه دخالت دولت، جدي تر شد. سرانجام درپايان دهه 70 و آغاز دهه 80 در كشور انگلستان و بدنبال آن در ساير كشور هاي صنعتي و تاحدي در كشورهاي در حال توسعه موضوع اتخاذ سياست خصوصي سازي و كاهش حجم دخالت به منظور رفع اختلاف و انگيزههاي پيدايش آنها موردتوجه جدي واقع شد. در ايران پس از پايان جنگ تحميلي و آغاز اولين برنامه پنج ساله اقتصادي،اجتماعي ، فرهنگي و سياسي ، سياست خصوصي سازي به عنوان يكي از اجزاي مهم سياست هاي اقتصادي كشور مطرح شد و اولين مجوز قانوني نسبت به محدود شدن اندازه دخالت دولت در اقتصاد و مشاركت بخش خصوصي در فعاليتهاي اقتصادي به تصويب رسيد (آقاجانی، 1380: 42).سياست خصوصي سازي با هدف ارتقاء كارايي فعاليتها، تخصيص منابع، گسترش مشاركتهاي مردمي در بخش هاي مختلف توليدي و تجاري از جمله سياستهاي برنامههاي توسعه است. خصوصي سازي رويكرد مجددي به سيستم بازار جهت جبران پيآمد هاي ناشي از شكست دولت در فعاليتهاي اقتصادي است كه بدون ترديد هرگونه بيتوجهي، شكست ديگري را در اقتصاد به بار خواهد آورد (طالب نیا و محمدزاده، 1384: 110).- تعریف خصوصی سازیاز واژه خصوصيسازي تعاريف متعدد و گوناگوني شده است نظير «خصوصي سازي فرآيندي است كه طي آن دولت امكان انتقال وظايف و دارائيهاي خود را به بخش خصوصي فراهم ميكند» و «خصوصي سازي به معني برقراري نظام جديد بر اساس مكانيزمهاي بازار و در نتيجه دگرگوني و تحول در ابعاد مختلف اقتصاد است». خصوصي سازي در مفهوم اشاعه فرهنگي يعني فراهم كردن زمينه افزايش مشاركت مردم در كليه سطوح در امور اقتصادي جامعه. از اين رو خصوصي سازي اصطلاحي فراگير و متنوع است كه به كنترل عملياتي و مالي مؤسسات دولتي و واگذاري به بخش خصوصي اشاره ميكند (آقاجانی، 1380). به عبارت ديگر خصوصي سازي حذف هر نوع كنترل و دخالت در برقراري مكانيزم عرضه و تقاضا است. انتقال مالكيت يا كنترل بنگاههاي اقتصادي از دولت به بخش خصوصي را هم ميتوان به عنوان تعريف خصوصي سازي پذيرفت (کمیجانی، 1382: 18).با نگاهي به تعاريف متعدد خصوصي سازي ميتوان مفاهيمي از قبيل بهبود عملكرد، انتقال مالكيت و مديريت، آزادسازي، بازارگرا كردن بنگاهها و اقتصاد، ايجاد شرايط رقابت كامل و حذف مقررات دست و پا گير دولتي را نيز از جمله مفاهيم خصوصي سازي دانست. با در نظر گرفتن اين مفاهيم ميتوان يك تعريف مشترك و كلي را از واژه خصوصي سازي ارائه كرد: «خصوصي سازي فرايندي است كه طي آن كارائي مكانيزم بازار، حيات دوباره پيدا ميكند و عملكرد فعاليت اقتصادي دولت و بخش عمومي در محك آزمون قرار ميگيرد و طي اين فرايند ميتواند منجر به محدود شدن مالكيت يا مديريت برخي از واحدهاي اقتصادي تحت تملك دولت و واگذاري آن به مكانيزم بازار شود» (وربروگ و همکاران، 1999: 22).- اهداف خصوصي سازيدر اكثر كشورها، خصوصي سازي به عنوان روشي جهت منطقي كردن ساختار اقتصادي، كاهش فشارهاي مالي واحد هاي دولتي، بالابردن كارائي منابع، گسترش مالكيت، تجهيز منابع مالي، حداكثر استفاده از تخصصهاي موجود، تقويت انگيزههاي كاري، كاهش بوروكراسي، مقابله با كسري در تراز پرداخت ها، كسب درآمد و كاهش بار سنگين خدمات دولت پذيرفته شد بطوري كه شمار كثيري از كشورها يا اين سياست را انجام دادند يا در حال اجراي آن هستند. اهداف خصوصي سازي در هر كشور با توجه به سياستها، برنامههاي اقتصادي و راهبردهاي كلي جامعه اتخاذ ميشود. از آنجایی که راهبردها و برنامه هاي اقتصادي در كشورها متفاوت است در نتيجه خصوصي سازي نيز در هر كشور به دنبال اهداف ملي و بومي خاص است و در هر كشور ممكن است اهداف خاص در اولويت قرار گيرد. در كشورهاي صنعتي پيشرفته و توسعه يافته از نظر اقتصادي، فرآيند خصوصي سازي به دنبال اهدافي مانند افزايش كارائي، كسب درآمد و كاهش بار مالي دولت است در حالي كه در كشورهاي در حال توسعه با توجه به مشكلات و شرايط توسعه نيافتگي، خصوصي سازي به دنبال اهداف وسيعتري است و بايد به مشكلات و تنگناهاي بيشتري پاسخ دهد. در اين كشورها، بالابردن كارائي تخصيص منابع، استفاده بهينه از منابع مالي شركتها، كاهش حجم دخالت دولت در اقتصاد، سپردن تخصيص منابع به مكانيزم خود سامان بخش بازار، مقابله با نقدينگي سرگردان، ايجاد فضاي رقابتي و امن براي سرمايه گذاريهاي بلند مدت، دستيابي به فنون جديد مديريت، دسترسي به سرمايه و تكنولوژي خارجي و در نهايت هدفهاي توزيع ثروت و درآمد از مهمترين هدفهايي هستند كه خصوصي سازي دنبال ميكند (رضایی و همکاران، 1382: 38).با توجه به مطالب مورد اشاره، مهمترين اهداف خصوصي سازي كه بيشتر مورد توجه و استفاده قرار گرفتهاند عبارتند از :- افزايش رقابت و بهبود كارايي در مديريت و عمليات مؤسسات اقتصادي - كاهش نقش مستقيم دولت در فعاليتهاي اقتصادي - تقليل هزينههاي بودجهاي دولت ناشي از پرداخت يارانه و هزينههاي سرمايهاي