ادبیات نظری و پیشینه پژوهش دیدگاه های سلامت روانی و اختلال کودکان بیش فعال کمبود توجه - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 40 صفحه قسمتی از متن word (..docx) : فصل دوممبانی نظری و پژوهشمبانی نظریبخش اول: سلامت روانیتمامي انسانهاي زنده از توان سلامت معيني برخوردارند كه بايد براي نيل به تندرستي كامل ودوري از بيماري براي توسعه آن تلاش نمايند. شيوههاي زندگي مرسوم بين انسانها، تأثير مهمي بر سلامت و تندرستي آنان دارد. گذار اپيدميولوژيكي كه اخيراً به علت تغيير در شرايط و شيوههاي زندگي مشهود است، بار دوگانه بيماريهاي واگير و غيرواگير را در بسياري از كشورهاي منطقه مديترانه شرقي افزايش داده است. دراين منطقه، بيماريهاي ناشي از الگوهاي شيوه زندگي ناسالم به صدر فهرست دلايل بيماري و مرگومير انتقال يافته است. بنابراين ضروري است كه توجهي جدي به عوامل مؤثر در افزايش وسعت بيماريها، آغاز شود. سرمايهگذاري براي خلق فرهنگ ارتقاي سلامت، در ابتدا موجب برخورداري از موقعيتهاي اجتماعي بهتر و در دراز مدت منجر به برخورداري از مزاياي مورد انتظار و بهبود سلامت ملل ميشود. سلامت انسان، تنها سلامت جسماني نيست. مهمتر از آن سلامت اخلاقي، ذهني آرام و متمركز است. فقط چنين ذهني ميتواند به شفاي جسم كمك كند (ضعیفی، 1389).از ديدگاه اسلامي سلامت روان شامل افزايش تواناييهاي افراد و جامعه و قادرسازي آنها در دستيابي به اهداف مورد نظر ميباشد. بهداشتروان به همه ما مربوط است، نه فقط به كساني كه از بيماري رنج ميبرند. متأسفانه در بخش عظيمي از دنيا به بهداشتروان و بيماري رواني به اندازه سلامت جسماني و بيماري جسمي اهميت داده نميشود و مورد بيتوجهي و غفلت واقع ميشود (ضعیفی، 1389).به طور كلي در سالهاي اخير مسأله «بهداشت رواني» خود را به عنوان يكي از دغدغههاي اصلي افراد و سازمانهاي مسئول امور بهداشتي در سراسر جهان و به ويژه سازمان جهاني بهداشت (WHO) مطرح نموده. تا آنجا كه سال 2001 ميلادي از سوي WHO به عنوان سال بهداشت رواني و با شعار «غفلت بس است، مراقبت كنيم»-Stop exclusion , dere to care تعيين و معرفي گرديده است. از طرفي اهميت ويژهاي كه سازمان جهاني بهداشت براي اين مسأله قايل گرديده سبب شده تا «بهداشت رواني » و مقولات مرتبط با آن، به عنوان يكي از محورهاي اساسي، مورد توجه پژوهشگران و صاحبنظران علوم بهداشتي قرار گرفته، آنان را وادار نمايد، ضمن بهرهگيري از ابزارهاي موجود در عرصه پژوهش، به سنجش وضعيت بهداشت رواني جوامع انساني و ارائه راهكارهايي در جهت ارتقا و بهبود كيفيت سلامت رواني افراد جامعه بپردازند (گنجی ، 1385) .مرز بين سلامت و اختلال رواني گاهي چنان با هم در ميآميزد كه اطلاق سلامت يا بيماري به فرد مشكل به نظر ميرسد.به طور كلي فردي از نظر سلامت عمومی، سالم است كه تعادل بين رفتارها و كنترل او در مواجه با مشكلات اجتماعي وجود داشته باشد.سلامت فكر و روان عبارت است از قابليت موزون و هماهنگ شدن با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردي و اجتماعي حل تضادها و تمايلات شخصي بطور منطقي و عادلانه و مناسب (رضائيان، 1380).تعریف لاروس- Larous از سلامت عمومی: استعداد روان براي هماهنگ، خوشايند و مؤثر كار كردن، براي موقعيتهاي دشوار انعطافپذير بودن و براي بازيابي تعادل خود، توانايي داشتن (به نقل از حيدري، 1384).از نظر سازمان بهداشت جهاني- World Health organization، بهداشت عمومی يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي، رواني، جسمي، نه فقط فقدان بيماري يا ناتواني (حسين آزاد، 1387).فرد داراي سلامت عمومی به نظر آدلر-Adler ، روابط خانوادگي صميمي و مطلوبي دارد و جايگاه خود را در گروههاي اجتماعي به درستي ميشناسد، در زندگي هدفمند و غايت مداراست و اعمال او مبتني بر تعقيب اين اهداف است.سلامت عمومی به عقيده اسكينر -B. F. Skinner، معادل با رفتار منطبق با قوانين و ضوابط جامعه است و چنين انساني وقتي با مشكل روبرو ميشود از طريق شيوه ي اصلاح رفتار براي بهبود و به هنجار كردن رفتار خود به طور متناوب استفاده ميجويد.به عقيده اريكسون-E.Erikson: سلامت روانشناختي هر فرد به همان اندازه است كه توانسته است توانايي متناسب با هر كدام از مراحل زندگي را كسب كند.از نظر فرويد: شخص سالم از مكانيزمهاي دفاعي نوع دوستي، شوخ طبعي، پارسايي و والايش استفاده ميكند (میر غلامی، 1387).عملكرد موفق، كاركردهاي رواني در قالب تفكر، خلق و رفتار كه منجر به فعاليتهاي ثمربخش، روابط ارضاء كننده با ديگران و توانايي انطباق و مدارا با تمایلات مي شود. (کاپلان و سادوک، 2003).سلامت رواني به مفهوم تأمين و رشد سلامت رواني فردي_ اجتماعي و پيشگيري از ابتلا و درمان مناسب بيماري رواني و توانبخشي بيماران رواني است ( صالحي، 1386).