مبانی نظری و پیشینه تقسيم سود سهام در بازار رو به ركود - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 37 صفحه قسمتی از متن word (..docx) : مقدمه14تقسيم سود17اهميت تقسيم سود17اهداف سياست تقسيم سود18اشکال مختلف پرداخت سود سهام19سود سهام نقدی19سود غیر نقدی سهام19سود سهمی یا سهام جایزه20سود تصفیه20سياست تقسيم سود20تقسيم سود ثابت و معين بين سهامداران21سياست پرداخت منظم همراه با مبلغ اضافي21تقسيم درصد ثابتي از سود (سياست تقسيم سود متغير)22توجيه ثبات سود سهام22عوامل مؤثر بر سياست تقسيم سود23وضعيت نقدينگي شركت23ثبات در سودآوري شرکت23محدوديت قانوني24تأثير آثار مالياتي تقسيم سود24محدودیتهای قراردادی25 تئوريهاي مرتبط با سياست تقسيم سود25تفاوت سود تقسيمي در بين كشورها29تفاوت در مراحل رشد30تفاوت در نرخ مالياتي30تفاوت در كنترل شركت30سود تقسيمي جهت كاهش تضاد منافع30بازارهاي مالی31تعاریف رکود و رونق بازار31پریشانی مالی31قابلیت نقدشوندگی ضعیف(پریشانی)33نکول33مراحل پریشانی مالی33ارتباط سیاست تقسیم سود و بازده در دوره رکود و رونق بازار35پيشينه پژوهش36تحقيقات انجام شده در ساير كشورها36تحقيقات انجام شده در ايران411-2) مقدمه هدف این پژوهش بررسی اهمیت تقسیم سود سهام در بازارهای رو به رکود است. از زمان پیدایش و خلق انسان روابط اقتصادی و مالی و در کل مبادلات نیز شكل گرفت. این روابط در ابتدا و در جوامع ابتدایی به صورت بسیار ساده وجود داشت. با گذشت زمان کم کم جوامع کوچک به وجود آمدند. هر چه این جوامع بزرگتر و پیشرفتهتر میشد، روابط اقتصادی بین آنها نیز پیچیدهتر میشد. این روابط در ابتدا به صورت داد و ستدهای پایاپای بود، شرکتها به سرعت رشد کردند و به واحدهای اقتصادی بزرگی تبدیل شدند، این امر موجب ایجاد بازارهای مالی و پولی شد و هزاران نفر از سرتاسر دنیا اقدام به سرمایهگذاری در این شرکتها کردند. در اواخر قرن هجدهم دامنه فعالیت شرکتها از مرزهای جغرافیائی نیز فراتر رفت و در قرن بیستم شرکتهای چندملیتی متولد شدند. با ظهور شرکتهای بزرگ، بدلیل عدم وجود تخصص لازم، زمان لازم و نه حتی نیاز مالکان به اداره شرکت خود، اشخاصی به نام مدیران پا به عرصه اقتصاد گذاشتند که این منجر به جدایی مالکیت از مدیریت، و ایجاد تضاد منافع عظیم، بین مالکان و مدیران گردید (كاتائو و تايمرمن- Catao and Timmerman، 2003، به نقل از دنیس 2008). با توجه به قرار گرفتن منابع عظیم شرکتهای سهامی و حتی غیرسهامی دراختیار مدیران، نیاز به وجود معیارهایی برای سنجش مدیران شرکتها و ارزیابی عملکرد آنها از موضوعات مورد توجه اقشار مختلف مانند اعتباردهندگان، مالکان، دولت و حتی مدیران است. از نظر سهامداران(مالکان) میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق دریافت سودنقدی، حائز اهمیت است. این ارزیابیها ازنظر مدیران به لحاظ ارزیابی عملکرد خودشان و سایر بخشها و نیز میزان پاداش صحیحی که به آنها پرداخت میشود اهمیت دارد(هوي و همكاران،1992). از نظر دولتها این ارزیابیها برای نیل به سه هدف: 1- تخصیص بهینه منابع به عنوان هدف اصلی، 2-توزیع عادلانه درآمد و 3-تثبیت شرایط اقتصادی با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی حائز اهمیت است (بلو و همكاران- Blau, et, al، 2009). از نظر بانکها و مؤسسات مالی- اعتباری نیز تداوم فعالیت شرکت و اطمینان از بقای شرکت برای اعطای وامها و تسهیلات مالی حائز اهمیت است. اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد توجه به نیاز سرمایهگذاران است. زیرا این قشر حاضر نیستند که در شرکتهای با مخاطره بالا سرمایه