پیشینه تحقیقات داخلی وخارجی معاشرت و دوستی و روابط دختر و پسر پیش از ازدواج، دوستی با جنس مخالف - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 13 صفحه قسمتی از متن word (..doc) : پیشینه تحقیقمحسنی (1378 ) در پژوهشی تحت عنوان«بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی در تهران»، 2320 نفر از شهروندان تهرانی را مورد مطالعه قرار داد. بر اساس نتایج این پژوهش، نظر شهروندان در خصوص معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج به شرح زیر بود: 7/77 درصد شهروندان مرد و زن بین 24-16 ساله با این نوع معاشرتها موافق، 4/20 درصد مخالف و 9/1 درصد پاسخی ندادهاند. در گروه سنی 34-25 ساله 09/73 درصد موافق، و 80/23 درصد مخالف بودهاند. در گروه سنی 35-44 ساله، 2/68 درصد موافق، 4/29 درصد مخالف و در نهایت در گروه سنی 55 سال به بالا، 67 درصد موافق و 4/30 درصد مخالف بودهاند. ارقام فوق نشان میدهند، با افزایش سن، میزان موافقت با روابط جوانان قبل از ازدواج کاهش مییابد.در پژوهش دیگری که توسط همان محقق در سطح ایران، تحت عنوان «بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی- فرهنگی در ایران در 1379» انجام گرفته است، نتایجی بسیار نزدیک به نتایج پژوهش پیشین به دست آمده است: در این پژوهش در کل میزان موافقت با معاشرت قبل از ازدواج رقم بالایی را نشان میدهد (6/68 درصد) که در این میان گروه سنی 24-16 سال بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است(9/74 درصد). در این پژوهش نیز با افزایش سن میزان موافقت کاهش مییابد به صورتی که در گروههای سنی 55 سال به بالا، تنها 64/7 درصد موافقت خود را با معاشرت قبل از ازدواج ابراز داشتهاند. نتیجهگیری محقق فوقالذکر از این پژوهش آن است که در دهههای گذشته این نوع معاشرتها اساساً وجود نداشت و زن و شوهر در موارد زیاد تا قبل از ازدواج یکدیگر را نمیدیدند و از سویی دیگر اولاً ازدواج به معنای مشارکت متقابل زن و شوهر نبود، ثانیاً در ازدواجها اندیشة انسانها مورد توجه نبود. این مطالعه نشان داد که شرایط با گذشته بسیار فرق کرده است. آزادارمکی و دیگران (1379)، در مقالهای تحت عنوان «بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی در طول سه نسل خانوادة تهرانی»، تأثیر تحولات فرهنگی و اجتماعی را بر ساختار درونی خانواده بررسی میکنند. طبق نظر محققین این تحولات در پی مقتضیات دوران مدرن به وجود آمده است. در این تحقیق مسئله اصلی این است که آیا با وجود تحولات رو به گسترش و همه جانبه در جامعه، خانواده و شبکههای پیرامون آن توانسته است با بازتولید ارزشهای حاکم بر خود موجودیتش را در طول سه نسل تداوم بخشد یا خیر؟ برای دستیابی به این هدف طرح تحقیقی برای تهران فراهم و برای اجرای آن از روش مطالعه اسنادی و منابع و روش پیمایشی، با بهرهگیری از تکنیک تکمیل پرسشنامه، همراه با مصاحبه و یا مراجعه به پاسخگویان، استفاده شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که خانواده در اجرای آداب و رسوم ازدواج توانسته است کارکردهای خود را حفظ کرده و تداوم بخشد و به نسلهای بعد منتقل نماید. همچنین نقش حمایتی خود را به اعضایش، با وجود تغییرات از دست ندهد. از طرف دیگر، با وجود پایایی کارکردهای آداب و رسوم ازدواج و تشدید در اجرای مراسم برخی از سنتها و ارزشهای حاکم بر خانواده، شبکة خویشاوندی تحت تأثیر تحولات فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و در نگرش به بعضی از آنها تغییرات مشاهده شده است. قاسمی(1383) در مقالهای تحت عنوان"سنخشناسی دانشجویان بر مبنای پدیدة روابط دوستانة دختر و پسر" به بررسی 360 نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان پرداخته و در پی بررسی به این سئوال بوده است: دانشجویان پیرامون ابعاد مختلف پدیدة روابط دختر و پسر شامل کدام سنخها و یا گونهها میشوند؟ هر سنخ دارای کدام ویژگیهاست و هریک از سنخها چه نسبتی از دانشجویان را به خود اختصاص میدهند؟ سنخ در این مطالعه به سه دسته سنتگرا، سنتگرای نو و نوگرا دستهبندی شده و مطابق با نتایج تحقیق 64 درصد از پاسخگویان به طور ضمنی یا آشکار با رویکرد سنتگرایی به مخالفت پرداخته و این رویکرد را غیرمنطقی ارزیابی کردهاند. عباسیشوازی (1384) در پایاننامه کارشناسیارشد خود تحت عنوان «بررسی رابطهی عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج» به بررسی و شناخت نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج و همچنین بررسی رابطة عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش به این گونه معاشرتها پرداخته است. وی در این مطالعه که به روش پیمایش صورت گرفته است، 398 نفر دانشجوی دختر و پسر از دانشگاههای شیراز و علوم پزشکی شیراز را مورد بررسی قرار داده است. یافتههای پژوهش وی حاکی از آن است که 6/25 درصد از دانشجویان دارای نگرش مثبت، 8/50 درصد نگرش میانه و 6/23 درصد از آنان دارای نگرش منفی به این گونه معاشرتها بودهاند. این در حالی است که نگرش خانوادهها منفیتر از نگرش دانشجویان بوده است و زنان نگرش بسیار منفیتری نسبت به مردان به این گونه معاشرتها داشتند. متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش دانشجویان عبارتند از: نگرش خانواده، طبقه اجتماعی خانواده، تحصیلات پدر و مادر، شغل پدر، اولویتهای ارزشی مادی و فرامادی و جنسیت. محقق نهایتاً پدیدة معاشرت و دوستی دختر و پسر را واقعیت اجتماعی نوظهوری میداند که در پی تغییرات نگرشی و ارزشی به وجود آمده است.صاحب الزمانی و دیگران(1384) در مقالهای تحت عنوان "بررسی تأثیر آموزش بر آگاهی و نگرش دختران دبیرستانهای منطقه 14 تهران نسبت به دوستی با جنس مخالف در سال 1384" با ابزار پرسشنامه و روش پیمایش به بررسی موضوع مورد مطالعه پرداختند. در این مطالعه 90 نفر از دانشآموزان دختر پایه اول و دوم از دو دبیرستان (گروه مورد و شاهد) که به طور تصادفی خوشهای انتخاب شده بودند، مشارکت داشتند.در دو مرحله پرسشنامهها توسط دانشآموزان گروه شاهد و گواه تکمیل گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که در آزمون اول بیشترین درصد واحدهای مورد پژوهش در هر دو گروه دارای نگرش و آگاهی متوسط بوده، اما بعد از آموزش بیشترین درصد واحدهای مورد پژوهش در گروه مورد نمره نگرش مناسب کسب کردند، در حالیکه در گروه شاهد تفاوت معناداری در آزمون مرحله دوم مشاهده نشد. نتایج حاصل از این پژوهش نیاز به اجرای برنامههای آموزشی منظم و مؤثر را جهت ارتقاء سطح آگاهی و نگرش دانشآموزان درباره حدود دوستی با جنس مخالف مورد تأیید قرار میدهد. اسدی (1385) در مقالهای تحت عنوان «بررسی روابط دانشجویان دختر و پسر در دانشگاههای شهر اردبیل» به بررسی روابط دانشجویان دختر و پسر از دیدگاه اسلام در دانشگاههای شهر اردبیل میپردازد. جامعه آماری پژوهش فوق را دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای شهر اردبیل(محقق اردبیلی، پیام نور، آزاد اسلامی، علوم پزشکی) تشکیل میدهند. نمونة آماری این تحقیق 800 نفر و روش نمونهگیری، تصادفی-طبقه ای بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه خودساخته با مقیاس لیکرت بود. محقق در پایان مطالعه توصیفی-مقطعی خود به این نتیجه رسیده است که 56 درصد از دانشجویان با گزینة ارتباط میان دختر و پسر در مسائل آموزشی اجتنابناپذیر است کاملاً مخالف بودند. در مجموع 4/84 درصد از پاسخگویان نسبت به ارتباط بین دختر و پسر از دیدگاه اسلام، نگرش مثبت داشتند. میزان نگرش مثبت دختران بیش از پسران بود. همچنین 100 درصد دانشجویان رشته آموزش ابتدایی، روان شناسی و مدیریت اداری دارای نگرش مثبت بودند. در حالیکه این نسبت در بین دانشجویان رشته علومآزمایشگاهی 6/56 درصد بود.موحد و عباسیشوازی(1385) در مقالهای تحت عنوان "بررسی رابطة جامعهپذیری و نگرش دختران به ارزشهای سنتی و مدرن در زمینه روابط بینشخصی دو جنس پیش از ازدواج" به بررسی چگونگی نگرش دختران جوان به دوستی و معاشرت پیش از ادواج و همچنین رابطة زمینههای فرهنگی جامعهپذیری با نگرش دختران به دوستی و معاشرت پیش از ازدواج میپردازد. نمونة آماری این مطالعه را 360 نفر از دختران دانشجو از دانشگاه شیراز(253 نفر) و علومپزشکی(107 نفر) با میانگین سنی 9/21 سال تشکیل دادند. یافتههای این پژوهش که به شیوه پیمایشی و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است، نشان داد که نگرش و سوگیری بیش از نیمی از دختران دانشجو(6/55 درصد) به این دوستیها میانه بوده است. تحلیلهای دو متغیره نشان داد که همبستگی نگرش دختران به روابط پیش از ازدواج، با متغیرهای اولویتهای ارزشی، باورهای دینی، پایبندی به ارزشهای دینی، نگرش دوستان، نگرش خانواده، تحصیلات پدر و مادر، دانشگاه محل تحصیل، و برخی ابزارهای رسانهای همچون روزنامه و مجله معنادار نبوده است. تحلیل چند متغیره نیز نشان داد که تنها سه متغیر پایبندی به ارزشهای دینی، نگرش دوستان و نگرش خانواده بر روی هم 5/60 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین میکند که در این میان، مؤثرترین متغیر، پایبندی به ارزشهای دینی بوده است. به طور کلی، میتوان گفت اگرچه دگرگونیهای این گستره از روابط، به سوی ارزشهای مدرن پیش میرود، اما دختران، میان ارزشهای سنتی و مدرن سرگردانند. یوسفی و دیگران (1386) در مقالهای تحت عنوان «بررسی نگرش والدین شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران» به بررسی نگرش والدین شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران پرداختند. جامعة آماری پژوهش فوق را کلیهی والدین شهر اصفهان و نمونهی آماری آن را 300 نفر از والدین این شهر (150 پدر و 150 مادر) تشکیل میدادند که از طریق نمونهگیری خوشهای از دو منطقهی شهری انتخاب شده بودند. نتایج این پژوهش که با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش پیمایش صورت گرفته بود، نشان داد که نگرش والدین نسبت به دخترانی که دوست پسر دارند و پسرانی که دوست دختر دارند و روابط دوستانه بین آنها منفی است. همچنین یافتههای این پژوهش نشان داد که بین نگرش مادران و پدران تفاوت معناداری وجود ندارد و متغیر مهمی که باعث تفاوت نگرش والدین میشود، گرایش مذهبی آنهاست. به این ترتیب که هرچه والدین مذهبیتر باشند، نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران نگرش منفیتری دارند. یوسفی و همکاران(1386) در مقالهای تحت عنوان"سالم سازی روابط دختران و پسران" به بررسی اثر آموزش روابط سالم بر افزایش آگاهی دختران در روابط آسیبزای دختر و پسر میپردازند. به این منظور از طریق نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای 30 نفر از دانشآموزان دختر انتخاب شدند. سپس افراد انتخاب شده در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند. در حالیکه گروه گواه در لیست انتظار قرار داشتند، گروه آزمایش در یک دوره 8 جلسهای آموزش روابط سالم دختر و پسر شرکت کردند. آزمودنیها در مرحله پیشآزمون و پسآزمون توسط آزمون محقق ساخته آگاهی از روابط آسیبزای دختر و پسر مورد سنجش قرار گرفتند. دادهها با توجه به فرضیه تحقیق، مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که آموزش روابط سالم بر افزایش آگاهی دختران از روابط آسیبزای دختر و پسر مؤثر است. شیخدارانی و همکاران(1387) مطالعهای تحت عنوان "بررسي تأثير آموزش مبتني بر افزايش آگاهي حاصل از آسيبهاي ناشي از روابط آسيب