ادبیات نظری تحقیق رهبری، رهبری تحول گرا، سبک های رهبری - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 19 صفحه قسمتی از متن word (..docx) : - مقدمهجریانی گسترده از تغییرات و تحولات از اواخر قرن بیستم آغاز شده است که پایههاي پارادایمهاي سنتی و نیوتنی را در همه حوزهها و به ویژه در اقتصاد، مدیریت و کسب وکار به شدت سست کرده است. در پارادایمهاي جدید به جاي تأکید بر مدل سنتی فرماندهی و کنترل، بر استفاده از تیمهاي کاري مشارکتی، یادگیري مستمر، خودکنترلی، تحولآفرینی، یکپارچگی زندگی کاري و معنوي، و غیره تأکید میشود. وظیفه اولیه رهبري در دوران جدید، اعتماد سازي و هدایت جریان تغییر و تحول است. رهبران به وسیله بیان واضح چشم انداز و جاري ساختن معنا در سازمان اعمال رهبري میکنند. انتشار معنا در سازمان از طریق مدیریت نمادین (استعارهها، داستانها و.... ) و با پیوند میان مجموعهاي از باورها و ارزشها صورت میپذیرد و سبب میشود پیروان به طور فوق العادهاي انگیزه و روحیه بیابند و خود به عاملان تغییر در سازمان مبدل شوند. این رهبران که رهبران تحولآفرین نامیده میشوند از سبک رهبري تعاملی که تنها مبتنی بر انگیزش از طریق پاداش و تنبیه است، فراتر میروند و با جلب اعتماد و وفاداري دیگران، ترسیم چشم اندازي مهیج از فرصتهاي بالقوه و نیز با الهام بخشیدن به پیروان موجب ایجاد تعهد به تحول و خودکنترلی بالا در آنها میشوند. رهبران تحولآفرین بدین ترتیب به تک تک کارکنان سازمان کمک میکنند که هر یک خود به یک عاملی تحولآفرین مبدل گردند و سازمان را به سمت آینده ترسیم شده حرکت دهند. - سبکهای رهبرینحوه استفاده رهبر از قدرت و نفوذ خود را، سبک رهبری می گویند که با عنایت به نوع و ماهیت تئوریهای ارایه شده سبکهای متعدد و متفاوتی در رهبری ارائه و به وجود آمده است، مهمترین آنها عبارتند از: سبک مشارکتی، سبک دستوری، سبک تفویض کننده اختیار، سبک حمایتی، سبک وظیفه گرا، سبک توفیق گرا، سبک معنوی، سبک خدمتگزار، سبک تحولگرا (ناظریانی، 1389، 21).- تعریف رهبری تحول گرا- مقدمهجریانی گسترده از تغییرات و تحولات از اواخر قرن بیستم آغاز شده است که پایههاي پارادایمهاي سنتی و نیوتنی را در همه حوزهها و به ویژه در اقتصاد، مدیریت و کسب وکار به شدت سست کرده است. در پارادایمهاي جدید به جاي تأکید بر مدل سنتی فرماندهی و کنترل، بر استفاده از تیمهاي کاري مشارکتی، یادگیري مستمر، خودکنترلی، تحولآفرینی، یکپارچگی زندگی کاري و معنوي، و غیره تأکید میشود. وظیفه اولیه رهبري در دوران جدید، اعتماد سازي و هدایت جریان تغییر و تحول است. رهبران به وسیله بیان واضح چشم انداز و جاري ساختن معنا در سازمان اعمال رهبري میکنند. انتشار معنا در سازمان از طریق مدیریت نمادین (استعارهها، داستانها و.... ) و با پیوند میان مجموعهاي از باورها و ارزشها صورت میپذیرد و سبب میشود پیروان به طور فوق العادهاي انگیزه و روحیه بیابند و خود به عاملان تغییر در سازمان مبدل شوند. این رهبران که رهبران تحولآفرین نامیده میشوند از سبک رهبري تعاملی که تنها مبتنی بر انگیزش از طریق پاداش و تنبیه است، فراتر میروند و با جلب اعتماد و وفاداري دیگران، ترسیم چشم اندازي مهیج از فرصتهاي بالقوه و نیز با الهام بخشیدن به پیروان موجب ایجاد تعهد به تحول و خودکنترلی بالا در آنها میشوند. رهبران تحولآفرین بدین ترتیب به تک تک کارکنان سازمان کمک میکنند که هر یک خود به یک عاملی تحولآفرین مبدل گردند و سازمان را به سمت آینده ترسیم شده حرکت دهند. - سبکهای رهبرینحوه استفاده رهبر از قدرت و نفوذ خود را، سبک رهبری می گویند که با عنایت به نوع و ماهیت تئوریهای ارایه شده سبکهای متعدد و متفاوتی در رهبری ارائه و به وجود آمده است، مهمترین آنها عبارتند از: سبک مشارکتی، سبک دستوری، سبک تفویض کننده اختیار، سبک حمایتی، سبک وظیفه گرا، سبک توفیق گرا، سبک معنوی، سبک خدمتگزار، سبک تحولگرا (ناظریانی، 1389، 21).- تعریف رهبری تحول گراپيشينه تحقيقات رهبري تحولآفرين به فعا ليتهاي بِرنز (1978) بر میگردد. بِرنز- Burns مشخص كرد كه رهبران تحولآفرين صاحب بينش هستند و ديگران را براي انجام كارهاي استثنايي به چالش و تلاش وا ميدارند (موغلي،1381، 8). از نظر بِرنز، در مقابل رهبري تحولآفرين، رهبري تبادلي جاي ميگيرد. اين نوع رهبران با تمركز بر فرآيند مبادله دوجانبه، نيازهاي فعلي پيروان خود را مخاطب قرار ميدهند (گاردنر و همكاران - Gardner, et al، 2002، 68). بر خلاف رهبري تبادلي، رهبران تحولآفرين با ابلاغ چشمانداز آينده، چنان بر پيروان خود تأثير ميگذارند كه آنها چشمانداز را متعلق به خود دانسته و تلاش فوقالعادهاي جهت دستيابي به آن انجام ميدهند، اين رهبران قادرند با هماهنگ كردن كاركنان و ايجاد انسجام در كل سيستم، مجموعه سازمان را در جهت چشمانداز مورد نظر خود حركت دهند.پيرو تحقيقات بِرنز، در سال 1985، بَس- Bass مدلي از رهبري ارائه داد كه براي موقعيتهاي ثبات و تحول سازماني، به ترتيب رهبري تبادلي و تحولآفرين را تجويز ميكرد. بَس و آوليو در سال 1996 اين مدل را گسترش دادند و ابعاد رهبري تحولآفرين و رهبري تبادلي را مشخص نموده و حتي اين مدل را در غالب پرسشنامهاي به صورت «پرسشنامه چند عاملي رهبري- Multifactor Leadership Questionnaire (MLQ)» با نام عملياتي درآورند. در اين مدل ابعاد رهبري تحولآفرين شامل:1) نفوذ آرماني، 2) ترغيب ذهني، 3) انگيزش الهام بخش، و 4) ملاحظات فردي است و ابعاد رهبري تبادلي عبارتند از : 1- پاداشهاي مشروط و 2- مديريت بر مبناي استثناء. كه در پژوهش حاضر نيز از اين مدل رهبري استفاده شده است.- رهبری مراودهایدر مقابل رهبری تحولگرا، رهبری مراودهای قرار دارد که شامل مبادله منابع سازمانی و پاداشها اقدام و عملکرد است. برنز پیشنهاد میکند که رهبری مراودهای محدود به سلطه است، زیرا منابع کمیاب هستند و قدرت، پراکنده است.